مدیریت ریسک :
ریسک ها در جهان پرتلاش، وجود دارند و هنگامی که ما فعالیتهای مان را سرعت می بخشیم، یا بیشتر از حد موجود میخواهیم انجام دهیم ظاهر میشوند. کسب منافع زیاد و انجام برخی فعالیت های احساسی و پرهیجان در زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی ممکن است ما را چنان دچار غفلت نماید که نتوانیم از خطراتی که مارا تهدید می نمایند آگاهی یابیم. افزایش روزافزون فعالیت های تولیدی همچون بهرهبرداری از منابع ظبیعی، میتواند در نهایت به تهدیدهایی جدی نسبت به منافع عمومی مبدل شوند.
در زندگی اجتماعی افراد اغلب در رفاقت با دیگران دست به خطرپذیری میزنند. انسان ها نه تنها برای نیازهای اساسی و زنده ماندن بلکه به منظور ارضاء کنجکاویها و اکتشاف برخی حقایق، دست به ریسک های بزرگی میزنند.
خطرپذیری امری ضروری است که در عرصه زندگی بنا به دلایلی به آن نیاز پیدا میشود. این دلایل ممکن است اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی باشند. به همین دلیل تعجبی ندارد که حوزههای مختلفی از تئوری سازی و تحقیقات تجربی در رابطه با ریسک وجود دارند. برای مثال، در زمینههای اقتصاد، بیمه، ایمنی، ترافیک، بهداشت و تصمیمگیری پزشکی،حفاظت صنعتی و سیاستگذاری های زیست محیطی می توان با حوزه های مختلف خطر پذیری روبرو شد. رشتههای دانشگاهی که در این باره تحقیق میکنند عمدتا عبارتند از:آمار، مهندسی فنی، اقتصاد، روانشناسی و مردم شناسی فرهنگی.
در طول تاریخ مردان و زنان همواره مجبور بوده و هستند که دست به ریسک پذیری بزنند. ریسک ها جزء لاینفک زندگی روزمره بودهاند، ولی در زمان های اخیر، به نظر میرسد که جامعه مدرن به نحو چشمگیری به مسئله ریسک توجه نشان میدهد.
لایب تلاش کرده است ظهور «جامعه ریسک» را تبیین کند. او میگوید:
“جهان نسبت به گذشته بیشتر تحت کنترل و دستکاری انسان قرار گرفته و در نتیجه، اثرات منفی فعالیت های فن آورانه به طور بارزی عیان گشته است. به دلیل عدم مطالعات کافی در زمینه این اثرات، تصویر روشنی از وضعیت فرآیندهای حرفه ای طبیعت نداریم. تغییرات سریع فنآوری و تحولات اجتماعی باعث تضعیف قابلیت پیش بینی پذیری زندگی شدهاند. پیچیدگی اجتماعی و انفجار اطلاعات باعث ایجاد ابهامات و سردرگمیهای شدیدی شده و فردگرایی، کنترل اجتماعی را تضعیف کرده است. با توجه به تمام اینها در مقابل افزایش ثروت و مادیات تمایل به کسب امنیت بیشتر نیز افزایش یافته است.”
لایب میافزاید: انسان مدرن دیگر معتقد نیست که ریسک های بزرگ در سرنوشت یا تقدیر او اثرگذار میباشند، بلکه از نظر وی ریسک پدیدهای قابل بررسی و مدیریت ریسک وظیفه اصلی کسانی است که به استقبال آن میروند. سوالات تحقیقی و سیاست گذاریهای مختلفی در زمینه «ارزیابی ریسک»، «تصمیمگیری برای پذیرش ریسک» و «کنترل ریسک» انجام شده است.
برای روانشناسان اینکه چگونه افراد با خطرات شخصی خود روبرو میشوند، مورد توجه بوده است. از نظر آنها، ارزیابی ریسک، پذیرش و کنترل آن همگی به هم مربوط اند. ولی اینکه یک اجتماع بزرگتر چگونه با خطرات جمعی و عمومی روبرو میشود، امری کاملا متفاوت است. در این زمینه، نیاز به عواملی چون تحلیل و ارزیابی کارشناسی، ارزیابی و تصمیمگیری اجتماعی- سیاسی و همچنین کنترل سازمان یافته ریسک داریم. این سه فعالیت اساسی میتوانند به وسیله گروههای مختلفی که دانش، ارزشها، قدرت تصمیم و تواناییهای کنترل متفاوتی در خصوص ریسک دارند اجرا شوند.
در واقع، این سه فعالیت اساسی در امتداد سه سوال اساسی است که هر چهارچوب نظری و روش شناسی عملی در خصوص ریسک باید پاسخگوی آنها باشد:
۱- میزان خطر در یک عمل یا وضعیت چقدر است؟
۲- آیا این عمل بیش از حد خطر آفرین نیست؟
۳- چقدر میتوان از میزان خطرناک بودن آن کاست؟
پاسخ به این سوالات مستلزم مفهوم سازی و روش شناسی برای آنها است تا بتوان به موارد زیر دست یافت:
۱- تحلیل و برآورد ریسک
۲- ارزیابی و تصمیمگیری درخصوص پذیرش یا عدم پذیریش ریسک
۳- کنترل موثر ریسک و مدیریت ایمنی عمومی
ولی طراحی و به کارگیری مفاهیم و روشهای مناسب کار آسانی نیست، چرا که تنوع انواع ریسکها بسیار است و همچنین گروهها و طرفهایی که درگیر آنها هستند، مختلفاند. به این ترتیب، نیاز به طبقهبندی ریسکها به منظور تنظیم مفاهیم، روشها و دستورالعملهای ارزیابی، تصمیمگیری و کنترل کاملا محسوس است. در اغلب موارد، ریسک عنصر ایستای یک فعالیت یا یک وضعیت نیست. در صورتی که ریسک به صورت یک عنصر ایستا در فعالیت مزبور باشد، به سادگی قابل اندازهگیری و تصمیمگیری خواهد بود. حال آن که در اغلب مسائلی که ما در زندگی واقعی با آنها روبهرو هستیم، ریسک حاصل کارکرد عوامل بسیاری از جمله عوامل تکنیکی، فیزیکی، رفتاری، سازمانی و اجتماعی است. تعدد این عوامل باعث میشود که ریسک بیشتر به صورت یک معضل پیچیده ظاهر گردد نه چیزی که بتوان به آسانی با یک حرکت به آن اشاره کرد. بنابراین، ابزارهای مفهومی و روشهای ارزیابی، تصمیمگیری و کنترل باید توام با روشهای مناسب برای استفاده از این ابزارها و روشها در وضعیتهای چند مرحلهای یا وضعیتهایی که طرفهای مختلفی درگیر هستند، درنظر گرفته شوند.قبل از این که به یک تقسیمبندی چند سطحی از انواع ریسک پرداخته شود ابتدا برخی تفاوتها میان تعاریفی رسمی. نظری از یک سوء و ابعاد شناختی تجربی ریسک از سوی دیگر اشاره میشود. پس از آن، رهیافتی درباره ریسکهای سطح پایین و ساده، در مرحله بعد، به رهیافتی درخصوص ریسکهای سطح بالا و پیچیده که برای بخشهای عمدهای از سازمان حائز اهمیت هستند، بیان میشود. مفاهیم، روشها و استراتژیهایی چند نیز مطرح شدهاند که میتوانند به محققان و سیاستگذاران در فهم بهتر چگونگی ایجاد ریسک و ارزیابی نظاممند فعالیتها و وضعیتهای ریسکی و تصمیمگیری مناسب و در نهایت طراحی و اجرای سیاستهای مناسب برای کنترل ریسک کمک کنند.
ریسک
واژه (Risk) ممکن است ریشه عربی داشته باشد یا از واژه لاتینی (Risicium) ریشه گرفته باشد. واژه یونانی rhiza به خطر های قایقرانی با قایق بادی در اطراف صخره های کنار دریا اشازه دارد. واژه فرانسوی (risqué) به معنای ضمنی خطر نکردن برابر است با عدم کسب منفعت می باشد. در سال ۱۹۶۶ کمیته اصطلاح شناسی انجمن بیمه و ریسک امریکا ریسک را عدم اطمینان از پیامد حادثه ای که دو احتمال یا بیشتر دارد تعریف نموده است.
در سایر منابع علمی برای ریسک تعریف های زیر را قائل شده اند:
– امکان ورود خسارت های مالی و جانی , زیان , نابودی و انهدام
– شانس خطر , پیامد های بد و خسارت
– عدم اطمینان از ورود خسارت
– عدم اطمینان از وقوع خسارت مالی
– خطر هائی که افراد در هر زمان ممکن است بصورت عینی در معرض آنها قرار گیرند
– تفاوت در نتایجی که در یک دوره معین می تواند رخ دهد . اگر فقط امکان وقوع یک پیشامد وجود داشته باشد تفاوت و بنابر این ریسک آن صفر است , اگر امکان وقوع پیشامد های بسیاری وجود داشته باشد ریسک صفر نیست
– قابل پیش بینی نبودن پیشامدها
– حالتی که امکان ورود خسارت وجود دارد و جز مضر بودن پیشامد ها معنائی ندارد
– شرایطی که درآن امکان انحراف نامساعد از پیشامد مطلوب مورد انتظار وجود دارد.
مدیریت ریسک
هنری فایول در کتاب خود در سال ۱۹۱۶ مدیریت ریسک را به عنوان یک وظیفه تامین در بین شش وظیفه اساسی بنگاه تجاری شناسائی کرد . با تاسیس انجمن مدیریت ریسک و بیمه در سال ۱۹۷۵ شرکت های چند ملیتی به جنبه های علمی و نوین مدیریت ریسک روی آوردند. روند عمومی مدیریت ریسک از اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شده است . یکی از منابع اولیه درباره مفهوم مدیریت ریسک مقاله راسل کالاگر است که در ساتل ۱۹۵۶ چاپ شده است.
در اکتبر ۱۹۸۸ اولین کنگره جهانی مدیریت ریسک را فدراسیون بین المللی ریسک و انجمن های مدیریت بیمه برگزار کرد که امروز ۲۲ عضو در سراسر جهان دارد. در سال های پایانی دهه ۱۹۸۰ ,آخرین انجمن های ملی مدیریت ریسک در کشور های سنگاپور ,مالزی و فیلیپین ایجاد شدند.
مدیریت ریسک از مدیریت بیمه نشات گرفته شده است و از آنجا که مدیریت ریسک با انتخاب تکنیک های مناسب برای برخورد با ریسک های خالص که شامل بیمه نیز می شود درگیر است دامنه آن به مراتب وسیع تر از مدیریت بیمه است. سازمان ها عمدتا با ریسک های جدید و پویا سرو کار دارند و شناسایی آنها به عنوان نقاط قوت مدیران بحساب می آید. با وجود اهمیت مدیریت ریسک اما تاکنون در ساختار سازمان ها گنجانده نشده است. رویکرد تحلیل عدم اطمینان یک سازمان خاص جدا از عدم اطمینان.
تعاریف و ابعاد ریسک
۲۰ سال پیش هنگامی که دانشمندان علوم اجتماعی وارد بحثهایی در مورد حد قابل قبول ریسک شده بودند، به نظر میرسید در محافل آماری و مهندسی، ریسک به عنوان یک مفهوم تک بعدی که دامنه و اهمیتش را میتوان به صورت کمی برآورد کرد،مطرح شده بود.
به هرحال، دیری نپایید که این باور به شدت مورد انتقاد واقع شد. کاپلان و گاریک انتقاد کردهاند که ریسک را نمیتوان صرفا به صورت یک عدد یا حتی یک نمودار ساده نشان داد.از نظر آنها، بهترین تعریف ریسک عبارت است از:
«یک توزیع احتمال از فراوانیهای ممکن پیامدهای معنیدار آینده.»
که خود این پیامدهای معتبر میتوانند ذاتا چند بعدی باشند. از جمله وقایع مایوس کننده دیگر در این زمینه عبارت بود از شکلگیری تدریجی تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از ریسک.
به تازگی تحقیقی پیرامون ۱۰ تعریف رسمی متمایز در مورد مفهوم ریسک انجام شده که خلاصه آن در جدول شماره ۱ آورده شده است. این مجموعه تعاریف مربوط به ریسک را میتوان براساس شاخصهای زیر خلاصه کرد:
۱-احتمال وقوع یک حادثه، زیان یا بیماری
۲-مجموعهای از احتمالات وقوع حادثه
۳- فعالیتی که حاوی تعاریف غیررسمی ریسک از قبیل «مجموعهای از پیامدهای منفی ممکن» یا «فقدان قابلیت کنترل» را دربر نمیگیرد. تنوع تعاریف ریسک بیانگر سخت بودن پاسخگویی به یک سوال اساسی است که برای هر مدیریت ریسک مطرح است و آن این که: «مفهومی که تحت عنوان ریسک مطرح میشود، چه نکاتی را باید و چه عناصری را نباید دربر گیرد؟»
دانشمندان اجتماعی و رفتارشناسان شماری از ابعاد اصلی یک مفهوم معین از ریسک را شناسایی کردهاند. آنها دریافتهاند که گروههای مختلفی از افراد میزان ریسک گروههای ناهمگنی از فعالیتها را به شرح زیر رتبهبندی و مقایسه کردهاند: کارهای مختلفی به پاسخگویان محول شد، از جمله رتبهبندی فعالیتهای پرخطر براساس مجموعهای از متغیرهای کاملا واضح مربوط به ریسک و همچنین اولویتبندی فعالیتهای پرخطر براساس تلقی پاسخ گویان از میزان خطرناک بودن آنها و نیز شناسایی فعالیتهایی با میزان خطر مشابه و قراردادن آنها در یک گروه.
اصول مدیریت ریسک
سازمان بین المللی استانداردسازی موارد ذیل را به عنوان اصول مدیریت ریسک مورد شناسایی قرار داده است. مدیریت ریسک باید:
- خلق ارزش نماید
- بخش لاینفک فرآیندهای سازمانی باشد
- بخشی از تصمیم گیری باشد
- به وضوح، عدم اطمینان را مورد توجه قرار دهد
- نظام مند و ساختاریافته باشد
- بر مبنای بهترین اطلاعات موجود باشد
- بر مبنای نیازها و خواسته های سازمان باشد
- عوامل انسانی را مد نظر قرار دهد
- شفاف و فراگیر باشد
- پویا، تکرارشونده و پاسخگو به تغییرات باشد
- امکان بهبود و بهسازی مستمر داشته باشد
اهداف مدیریت ریسک
دو حوزه اصلی موردتوجه مدیریت ریسک که هر یک مشتمل بر اهداف خاص خود می باشند عبارتند از:
حوزه داخلی
- اطمینان دهی به مدیریت در خصوص اینکه شرکت از ریسک های فعلی و آتی آگاه است و آنها را تحت کنترل دارد
- حفاظت از دارایی ها و اعتبار شرکت
- کمک به بهبود عملکرد عملیاتی شرکت و افزایش ارزش سهامدار
- افزایش کارایی از طریق کاهش زیان های بالقوه ناشی از ریسک های موجود در فعالیت های شرکت
- پشتیبانی از دستیابی به اهداف استراتژیک
حوزه خارجی
- اطمینان از تطبیق با الزامات قانونی
- ایجاد مزیت رقابتی
- اطمینان دهی به سهامداران و سایر ذینفعان از اینکه شرکت فعالانه در حال مدیریت ریسک ها می باشد
مشخصههای ریسک:
۱- میزان در دسترس بودن یک گزینه
۲- عملی بودن یک گزینه
۳- انتخاب یکی ازراهها
۴- قابلیت دسترسی یکسان
۵- ضرورت در مقابل تجملی بودن
۶- انگیزه برای ایمنی
۷- نیت صلحآمیز مقابل نیت زیانآور
۸- آزادی طراحی و برنامهریزی
۹- امکانات تکمیلی
۱۰- عملی بودن به لحاظ اجتماعی
۱۱- آموزش ایمنی
۱۲- مقررات اجرای فعالیت
۱۳- پیچیدگی مسئله
۱۴- آزادی تصمیمگیری
۱۵- افق زمانی کوتاه در مقابل افق زمانی طولانی
۱۶- میزان تجربه قبلی درباره ریسک و تاثیرات احتمالی
۱۷- وضوح و اهیمت مزایا
۱۸- توزیع اجتماعی مزایا و ریسکها
۱۹- هزینههای مربوط به اجرای فعالیت با ایمنی کامل
۲۰- قابلیت کنترل تصور شده
۲۱- احتمال شکست یا بروز مشکل
۲۲- تجربه قبلی درباره روال منتهی شده به شکست
۲۳- اهداف ایمنی
۲۴- ماهیت و محل
۲۵- پیشینه حوادث
۲۶- سرعت پخش شدن
۲۷- سرعت پخش شدن
۲۸- میزان پایداری مواد پخش شده
۲۹- تخریب زیست محیطی
۳۰- تعداد افرادی که در معرض مواد یا انرژی قرار گرفته اند.
۳۱- حساسیت این افراد در برابر مواد
۳۲- حوزه فیزیکی آلوده شده
۳۳- تاثیرات کوتاه مدت در مقابل تاثیرات بلند مدت
انواع مختلف ریسک
اصطلاح ریسک به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. ولی مخاطبان مختلف اغلب تعبیرهای نسبتاً مختلفی از آن دارند. برای مثال، شیوه ارتباط ریسک با فرصت به شرایط تلقی ریسک بستگی دارد. بعضی اوقات، یک وضعیت هم فرصت سودآوری و هم امکان بالقوه زیان را فراهم میسازد. ولی در موارد دیگر، فرصت سودآوری وجود ندارد و تنها امکان بالقوه زیان موجود است. بنابراین ریسک میتواند دارای دو نوع تقسیم فرعی دیگر باشد.
ریسک سوداگرانه :
در ریسک سوداگرانه، شما میتوانید یک سودآوری تحققیافته یا بهبودی در روال شرایط نسبت به وضع موجودتان داشته باشید و به طور همزمان نیز امکان بالقوهای برای تجربه یک زیان یا بدتر شدن شرایط نسبت به وضع موجود را داشته باشید. قماربازی یک مثال از انجام یک ریسک سوداگرانه است. وقتی شما یک شرطبندی انجام میدهید، میبایست احتمال به دست آوردن پول بیشتر در مقابل انتظار از دست دادن میزان شرطبندیتان را مورد ارزیابی قرار دهید. افزایش ثروتتان است و تمایل شما به سرمایهگذاری در ریسک، به منظور فراهم ساختن یک فرصت سودآورانه است.
ریسک خطرناک :
در مقابل ریسک خطرناک فقط یک امکان بالقوه زیان به همراه دارد و هیچ فرصتی برای بهبود روال شرایط فراهم نمیسازد. برای مثال به چگونگی در نظر گرفتن امنیت، بهعنوان یک ریسک خطرناک توجه کنید. فرض کنید که شما نگران محافظت از اشیای با ارزشی باشید که در خانه نگهداری میشوند. هدف اصلی شما در این مثال، اطمینان از عدم دستبرد به اشیای موجود در منزل شما بدون اطلاع و اجازه از جانب شماست. بعد از بررسی میزان کیفیت امنیت اشیاء، امکان دارد که شما تصمیم به نصب یک سیستم امنیتی در منزلتان به منظور جلوگیری از ورود دزد و سرقت اشیاء بگیرید. توجه کنید که هدف در این مثال طبق تعریف، تنها تمرکز ریسک بر روی محدوده امکان بالقوه زیان است. در اکثر شرایط مناسب، شما تنها آنچه را که هم اکنون مالک آن هستید، محافظت میکنید و هیچ امکان بالقوهای برای سودآوری وجود ندارد.
بنابراین ریسک به صورت کاملاً مشخص و روشنی قابل طبقهبندی به عنوان سوداگرانه و خطرناک بر مبنای نوع آن نیست بلکه بر اساس شرایطی که از آن ادراک میشود، قابل دستهبندی است.
تعاریف برخی از مهم ترین انواع ریسک به شرح ذیل می باشد:
ریسک استراتژیک :
ریسک استراتژیک، ریسکی است که یک سازمان برای تحقق اهداف تجاریاش میپذیرد. در مضمون این تعریف امکان بالقوه سودآوری و زیاندهی، هر دو وجود دارد که ریسک استراتژیک را طبیعتاً سوداگرانه میسازد. توجه کنید که چگونه چهار عنصر ریسک برای ریسک استراتژیک به کار برده میشود. برای مثال، شرایطی را فرض کنید که مدیریت ارشد در یک مؤسسه مالی در حال بررسی درباره ورود به یک بازار جدید مثل ایجاد خدمات بانکداری آنلاین است. از آنجایی که این امر به واسطه فرایند تصمیمگیری به اجرا گذاشته میشود، مدیریت میبایست فرصتها و تهدیدهای بالقوه موجود در آن بازار را بررسی کند. محتوا در این مثال خاص، بازار خدمات بانکداری آنلاین است. تمامی فعالیتها، شرایط و پیامدها میبایست در داخل این محتوای خاص در نظر گرفته شوند. فعالیتها در این مثال طیفی از انتخابهای استراتژیک سنجیده شده است.
ریسک عملیاتی :
مدیران در تمامی سازمانها با ریسک سر و کار دارند. تمرکز مدیریت در سطوح بالای سازمان در اکثر اوقات روی طبیعت سوداگرانه ریسک است. مدیریت ریسک سرمایهگذاری، داراییهای سازمانی را در مقابل بازگشت بالقوه آن سرمایهگذاری تعدیل میکند و با ملاحظات استراتژیک، ریسک را در فعالیتهای پورتفوی سازمان و سرمایهگذاریها مدیریت میکند. با وجود این در سطوح عملیاتی یک سازمان، کارکنان و مدیریت طبق معمول تمرکزشان روی مدیریت یک نوع از ریسک خطرناک به نام ریسک عملیاتی است. همچنان که کارکنان و مدیریت فرایندهای کاری را به اجرا در میآورند، ریسکهای عملیاتی شروع به ظهور میکنند. نقصان موجود در ذات فرایندها میتواند به عدم کارایی و مشکلاتی در خلال عملیات منجر شود که این امر میتواند اثر نامطلوبی بر موفقیت سازمان بگذارد.
ریسک بازار:
ریسک ناشی از نوسانات ارزش دارایی ها یا درآمدهای حاصل از دارایی ها.
ریسک اعتباری:
ریسک زیان ناشی از عدم توانایی طرف معامله در ایفای تعهداتش.
ریسک نقدینگی:
ریسک عدم توانایی ایفای تعهدات در سررسید آنها به دلیل کمبود منابع مالی.
ریسک شهرت:
ریسک ناشی از شهرت منفی که تأثیر زیان آوری بر ارزش سهامدار و وضعیت آن در بازار داشته باشد.
ریسک قانونی:
ریسک زیان ناشی از جرائم و تحریم هایی وضع شده توسط مراجع قضایی به دلیل نقض تعهدات قراردادی و قانونی.
فرآیند مدیریت ریسک
مراحل اصلی مدیریت ریسک عبارتند از:
- شناسایی ریسک
- ارزیابی ریسک
- کاهش ریسک
- نظارت بر ریسک
- گزارش ریسک
[۱] Risk Management